من نه عاشق بودم نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من! من خودم بودم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد. اما وقتي پاش بيفته چنان پشتتو خالي كنه كه از اون بالا با مخ بخوري زمين و نفهمي از كجا خوردي نميخوام اسم بيارم اما دلم از خيلي گرفته خيلي.

زندگی سر گذشت درگذشت آرزوهاست. قالب وبمو مطابق با ارزوم عوض کردم. تا ب ارزوم نرسم سال دگ تغییرش نمیدم. وقتی با عشقت قهر میکنی. برخلاف میلت میگی دیگه دوست ندارم نمیخوامت.

گفتیم در سالگرد ننوشتن یه دو خطی بنویسیم تا هم این پایان نانوشتن را جشن گرفته و هم این سکوت تنبلی را شکسته باشیم. حالملن خوب است تقریبا و دلمان تنگ است همچنان . اما اینجا نیامده ایم که زنجموره کنیم و ناله. واقعا با لبخند برگشتیم برای دلمان دوباره بنویسیم. با امید به انکه خدایش می نامند. با دمبه و لاک پشته بدون سلطان رفتیم شیراز چها روزه . امیدوارم نرم تا سال دیگه.

نه راه پیش مانده برایم نه راه پس. پل های امن پشت سرم را شکسته اند. هم ریشه های پیر مرا خشک کرده اند. هم شاخه های تازه ترم را شکسته اند. حتی مرا نشان خودم هم نمی دهند. آیینه های دور و برم را شکسته اند. گل های قاصدک خبرم را نمی برند. پای همیشه ی سفرم را شکسته اند. حالا تو نیستی و دهان های هرزه گو. دلم از زندگی سیره ببین بی تو چه داغونه.